آشغال های دوست داشتنی!
لزج، چسبناک، بد بو! اینها ویژگی کفپوشهای خانه نیاکان ماست. در واقع تاریخچه ماده اولیه کفپوش های ما با مواد متعفن شروع می شود. اگر هنوز شگفت زده نشده اید این مطلب را دنبال کنید تا دفعه بعدی که پای خود را روی لمینت زیبای خانه تان گذاشتید، راهی را که پدران و مادران نخستین ما برای ساخت کفپوش پیموده اند، درك كرده باشيد.
آشغال ریختن در زمین لذت دارد؟ زندگی و نظافت دنیای مدرن سخت است؟ حتی باید بیرون منزل هم مراقب باشیم که آشغال نریزیم! حتی در خیابان! شاید ما هزاران سال زودتر دنیا آمده ایم. نیکان ما با افتخار کف خانه های خود آشغال و زباله میریختند. چرا؟ چون این كار روشی بود برای ساخت کفپوش خانه هايشان. اگر شما هم کنجکاویتان تحریک شد با ما باشید تا ببینیم نیاکانمان چگونه از زباله، ماده اولیه کفپوش خانهشان را تامين می كردند.
دوران باستان و هم زیستی با حیوانات
هزاران سال پیش پدران و مادارن ما زباله هایی همچون شیشه نوشابه، کیسه پفک و یا جعبه فلان برند گران قیمت کفش را نداشتند که زباله زیادی تولید کنند. اما آنها با حیوانات زندگی میکردند و حیوانات هم مانند ما ضایعات دارند. اگرچه آقای ایکس در باستان، پوست میوه اش را میخورد و کف خانهاش می انداخت اما بزرگترین زباله برای آنها همان ضایعات حیواناتی بود. حيواناتي که مانند همسایه طبقه بالا و پایین، چپ و راست به خانهشان میرفت. به هر حال حیوان اهلی خانواده است، مهمان ناخوانده که نیست! در هر حال پدران ما اجازه میداند این حیوان در وسط اتاق نشیمن آنها نیز قضای حاجت بکند و طبيعتا خود نیز در کمال افتخار! بعد با پای برهنه روی آن راه میرفتند تا خوب به زمين بچسبد. همین مدفوع، ماده اولیه کفپوش گرم خانه پدران ما بود. خلاصه اينكه دوست اهلی ما در کار تولید به مصرف کفپوش دستی داشته و گران فروشی هم نمیکرده است.
نخستين عشایر و تاریخچه ماده اولیه کفپوش ها
اگر باز هم در تاريخ عقب و به سراغ پدر پدر نیاکانمان برویم – هنگامی که دوستی چنداني با سگ و بز و گوسفند نداشتند- کف خانه هایشان را خیلی ساده تر خواهیم دید. پدران و مادرانی که با هر فصل باید جا به جا میشدند؛ درحقيقت نخستين عشاير، كفپوش خاصي نداشتند بلكه همان زمیني كه روي آن چادر ميزدند، حکم کفپوش خانه شان را داشت. تنها كار اضافهاي كه ميكردند اين بود كه اندکی کاه و یونجه كف زمين میریختند تا کف خانه کمی گرم شود. و اگر كمي اهل تجملات بودند، پوست حيواني را كه در جنگ با آن پیروز شده بودند، کف خانه می انداختند. درواقع این هم راه حلی بود تا کف خانه را نرم و منعطف کنند.
تاریخچه ماده اولیه کفپوش ها و کلاس درس طبیعت
خلاصه اينكه نياكان ما در دور دستهای تاریخ در خانه کثیفی زندگی میکردند كه پر از زباله بود. و ميدانيد از چه چيزي برای چسباندن این زباله ها به یکدیگر استفاده ميكردند؟ خون حیواناتي كه شكارشان ميكردند! داستان احتمالا اين طوري بوده است كه پدر، خوک را برای شام ذبح میکرد و مادر خون آن را روی کف خانه میریخت تا مانند کاتالیزور عمل كند و مدفوع، زباله های طبیعی و کاه و یونجه را به یکدیگر بچسباند. بالاخره شاید چند واحد شیمی هم در طبیعت گذرانده باشند. چون خون حیوانات واقعا چسبنده خوبی بود و منافذ میان کف را میپوشاند و در نهایت سبب استحکام بیشتر کف میشد.
در مسیر طولانی تاریخچه ماده اولیه کفپوش ها، بوی بد همه جا حضور داشته است. مطمئنا شما هم ميتوانيد تصور كنيد كه تحمل چنین بوی بدی در يك خانه سربسته برای پدران و مادران مان باید سخت بوده باشد. طوري كه شاید بهتر است نامشان را برای این ميزان صبر و تحمل در کتاب گینس ثبت کنیم. اما واقعيت اين است كه طبیعت در اين مورد راهي پيش پايشان قرار داده بود چون آنها از نعنا و دیگر گیاهان معطر استفاده ميكردند و اين گياهان را کف خانه ميريختند تا بوی وحشتناک فضولات را خنثی كند. به نظر ميرسد برخلاف ما كه دانش آموزان خوبی نیستیم، پدران و مادرانمان دانش آموزان خوبی بوده اند و درسهاي طبيعت را به خوبي فراگرفته بودند.